گرامی­داشت شاعری که سرود:

"بیهوده مرگ/ به تهدید/ چشم می­دراند"

 

"اهمیت و ارج زندگی در همین است که موقت است، که تو باید جاودانگی خودت را در جای دیگر نشان بدهی؛ و آنجا انسانیت است"- ا. بامداد

دوم مرداد سالروز درگذشت شاعری است که خاک را سبز می­خواست و یقین­اش بود که هستی معنای خود را با انسان محک می­زند. احمد شاملو (1304 - 1379) شاعر، مترجم، نویسنده، پژوهش­گر و عضو برجسته­ی کانون نویسندگان ایران اکنون چهارده سال است که قلمش از تکاپو بازایستاده  اما قلبش  در حنجره­ی بسیارانی که شعرهایش را زمزمه می­کنند همچنان می­تپد. این تداوم زیست ادبی وامدار دو ویژگی در کارهای او است: زیبایی کلام و عمق کلام. نزد ا.بامداد "گلو را بایسته­تر آنکه زیباترین نام­ها را بگوید" و چنین است که از گلوی سروده­هایش  نام­های زیبا فراوان شنیده می­شود که "انسان آزاد" سرآمد آنهاست؛ "هدیتی نه چنان کم بها که خاک و سنگ را بشاید".

انسان آزاد بدون آزادی انسان به دست نمی­آ­ید. نکته­ای که نه تنها چراغ راه آفرینش آثار شاملو در بیش از نیم قرن تلاش جان­فرسای هنرمندانه­اش بود، بلکه به زندگی اجتماعی و فردی او نیز جهت داد و بازش داشت  از آنکه به اسم مصلحت به دامن قدرت­مداران و حکومت­گران ضدآزادی درغلتد.

کانون نویسندگان ایران در چهاردهمین سال­ درگذشت این شاعر بزرگ  یاد او را گرامی می­دارد و روز پنج شنبه دوم مرداد ساعت پنج بعد از ظهر به همراه دیگر دوستداران او مزارش را گل­باران می­کند.

کانون نویسندگان ایران          

29 تیر 1393